خاطرات زیبای مامان و بابا شدن

خاطرات زیبای مامان و بابا شدن

از قبل تا بعد از اومدن نی نی
خاطرات زیبای مامان و بابا شدن

خاطرات زیبای مامان و بابا شدن

از قبل تا بعد از اومدن نی نی

اولین کادوی روز پدر پسرمون به باباش!

امروز 26 خرداد تولد امام علی و روز پدره...

دیروز من چند تا مقوا خریدم که با نی نی واسه باباش کارت تبریک درست کنیم...اونم با اولین عکس خودش!!

وقتی خونه خاله نیکو بودیم خاله اطهر این کارت خشگلو درست کرد،خیلی خوب ایده میده!و امروز من و پسرکم همه چیزشو چسبوندیم و توشو نوشتیم: بابا علیرضای مهربون روزت مبارک.

عکس نیمرخ چهره ناز پسرم رو هم زدیم صفحه اول که همیشه ببینه و کیف کنه حتی قبل از بدنیا اومدنش هم به باباجونش گفته روزت مبارک....

وقتی داشتم کارتو آماده میکردم علیرضا هنوز خواب بود...و من به یاد بچگیم افتادم،که واسه تولد همه اعضای خانودام و همه مناسبتهای دیگه همیشه یه کارت درست میکردم و کلی نقاشی و عکس برگردون توش ردیف میکردم و جملات پر احساس مینوشتم و با عشق میدادم به کسایی که دوسشون داشتم...و حالا داشتم از طرف پسرکوچولومون که قراره فرشته خونمون باشه اینکارو میکردم.خیلی لذتبخشه...

وقتی علیرضا بیدار شد کارتو بهش دادم و خیلی خوشحال شد....این اولین کادو به باباش بود...البته هفته پیش یه پیراهن خشگل خریدیم که بابایی تو مهمونی پوشید و کلی خوش تیپ شد!

عصری خونه خواهر خاله نیکو مولودی دعوت بودم،البته با پسرم! خیلی خوب بود و حس خوبی داشتیم که تو این دوران یه مولودی هم رفتیم و شادی کردیم و کلی دعا کردیم.

شب هم با مادرجون اینا و خاله منیژه اینا همه رفتیم پیک نیک،پارک!هوا عالی بود و چه شام خوشمزه ای وردیم: من عاشق اینم که توی پارک بشینم لوبیا پلو با سالاد شیرازی بخورم......که درخواستشو از قبل به مامان داده بودم و مامان هم مثل همیشه جواب شکم منو داد!!!!خیلی خوش گذشت....

فرداش هم ناهار رفتیم خونه بابا که هدیه روز پدر بهش بدیم:یه تی شرت خوشگل! و شب هم خونه بابابزرگش(بابای علیرضا) رفتیم و یه پیراهن هم هدیه دادیم....و رور پدر تموم شد.

بابا جون مهربون خودم روزت مبارک....خیلی دوست داریم و من و پسرم...

پسر نازم همیشه قدر زحمات و فداکاری های باباتو بدون و همیشه ازش تشکر کن...با خوب بودنت...با تلاش هات برای موفقیت....باباییت از حالا به فکر آینده توئه...و دوست داره تو پسر مستقل و توانایی باشی....میخواد که تو موسیقی یاد بگیری و ورزش هم بکنی....قربون این باباییت برم که کلی آرزوها واست داره....میدونم که تو هم خیلی دوسش داری و وقتی بیای باهاش کلی کیف میکنی عزیزم....دوست دارم.

نظرات 2 + ارسال نظر
اطهر جمعه 3 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 08:52 ب.ظ

اولا من به قربان آن نیمرخش...!!!!
دوما بسیار ممنون که از هنر بنده اینجا تعریف نمودید بالاخره ممکنه نی نی جونمون بعدا دنبال دختر هنرمند بگرده! والا...خدا رو چه دیدی؟!

خواهش خاله اطهر.....خیلی کارتش خشگل شد پسرم......چراکه نه؟؟!!! شاید بره سراغ یه خانوم هنرمند خیلی از خودش بزرگتر:)))))

مهدیه جمعه 10 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 12:30 ب.ظ

قربونش برم با اون کادو روز پدرش از الان بهش بگو فکر کادو سالگرد ازدواجشون هم باشه تازه تولد مامان هم هست تولد بابا هم هست

تازه کادوی خاله های مهربونش هم هست!!!:))))

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد