خاطرات زیبای مامان و بابا شدن

خاطرات زیبای مامان و بابا شدن

از قبل تا بعد از اومدن نی نی
خاطرات زیبای مامان و بابا شدن

خاطرات زیبای مامان و بابا شدن

از قبل تا بعد از اومدن نی نی

دیدن اولین نی نی کلاسمون

امروز سه شنبه 22 شهریور با مامان پریسا قراره بریم دیدن مامان سارا که اولین کسی بود که تو جمع دوستای کلاسمون نی نیش بدنیا اومد...ما با هم رفتیم و مامان هلیا هم خودش اومد...خیلی خوش گذشت...باورمون نمیشد نی نی تو شکم سارا حالا تو بغلش بود و بالاتر از اون باورمون نمیشد تا حدود یک ماه دیگه خودمون هم همین شرایطو داریم...ماشاالله پسرش(که احتمالاً اسمش آشیل میشه) خیلی آروم و ناز بود و چه اتاق خشگلی مامان سارا واسش درست کرده بود!!! سارا از تجربیاتش واسه ما گفت و خلاصه روز خوبی رو با هم طی کردیم، هرچند من کم کم داشت کمرم درد میگرفت!!!...هلیا رفت و من و مامان پریسا با هم رفتیم رستوران باگت پاسداران ناهار خوردیم! خیلی بامزه و خنده دار بود...دو تا قلمبه با هم تو خیابون راه میرفتن و تو رستوران هلپ هلپ میخوردن!!!! خودمون کلی به خودمون خندیدیم.....خیلی خوش گذشت....

پریسا رفت خونشون و من هم با آژانس رفتم خونه....

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد