امروز سه شنبه 22 شهریور با مامان پریسا قراره بریم دیدن مامان سارا که اولین کسی بود که تو جمع دوستای کلاسمون نی نیش بدنیا اومد...ما با هم رفتیم و مامان هلیا هم خودش اومد...خیلی خوش گذشت...باورمون نمیشد نی نی تو شکم سارا حالا تو بغلش بود و بالاتر از اون باورمون نمیشد تا حدود یک ماه دیگه خودمون هم همین شرایطو داریم...ماشاالله پسرش(که احتمالاً اسمش آشیل میشه) خیلی آروم و ناز بود و چه اتاق خشگلی مامان سارا واسش درست کرده بود!!! سارا از تجربیاتش واسه ما گفت و خلاصه روز خوبی رو با هم طی کردیم، هرچند من کم کم داشت کمرم درد میگرفت!!!...هلیا رفت و من و مامان پریسا با هم رفتیم رستوران باگت پاسداران ناهار خوردیم! خیلی بامزه و خنده دار بود...دو تا قلمبه با هم تو خیابون راه میرفتن و تو رستوران هلپ هلپ میخوردن!!!! خودمون کلی به خودمون خندیدیم.....خیلی خوش گذشت....
پریسا رفت خونشون و من هم با آژانس رفتم خونه....