یکشنبه،9 مرداد...بعد از سر کار وقت اپلاسیون داشتم.....واییییییییییییییییییییی.....بعدشم رفتم رستوران آناندا که دو تایی یه غذای خوب بخوریم و حال بیایم!!به به چه سوپی بود......سیر شدیم و رفتیم خونه.....
مادر جون عصر زنگ زد و گفت با بابا میان شب خونمون تا کمدو ببینه! اومدن و خیلی خوششون اومد...مامان چیدن وسایلو افتتاح کرد!توی کشوها و نصف کمدهارو چید...البته لباسهایی که خاله محبوبه آورده، موند تا رگال چوب لباسی ها وصل شه و خاله نیکو بیاد همه رو مرتب بچینه!
مادرجون خیلی ذوق داشت و با بسم الله الرحمن الرحیم همه رو قشنگ چید...به عنوان کادو 50 هزار تومن دادن و این اولین کادویی بود که واسه سیسمونیت گرفتی....
انقدر چیدن وسایل نازت شیرینه که دلم میخواد صد بار جمع کنم و بچینم...مثل چیدن وسایل خونمون.....
به سلامتی همه لباسهای نازتو بپوشی خشگل مامان و بابات......