خاطرات زیبای مامان و بابا شدن

خاطرات زیبای مامان و بابا شدن

از قبل تا بعد از اومدن نی نی
خاطرات زیبای مامان و بابا شدن

خاطرات زیبای مامان و بابا شدن

از قبل تا بعد از اومدن نی نی

افتتاح چیدن سیسمونیت

یکشنبه،9 مرداد...بعد از سر کار وقت اپلاسیون داشتم.....واییییییییییییییییییییی.....بعدشم رفتم رستوران آناندا که دو تایی یه غذای خوب بخوریم و حال بیایم!!به به چه سوپی بود......سیر شدیم و رفتیم خونه.....

مادر جون عصر زنگ زد و گفت با بابا میان شب خونمون تا کمدو ببینه! اومدن و خیلی خوششون اومد...مامان چیدن وسایلو افتتاح کرد!توی کشوها و نصف کمدهارو چید...البته لباسهایی که خاله محبوبه آورده، موند تا رگال چوب لباسی ها وصل شه و خاله نیکو بیاد همه رو مرتب بچینه!

مادرجون خیلی ذوق داشت و با بسم الله الرحمن الرحیم همه رو قشنگ چید...به عنوان کادو 50 هزار تومن دادن و این اولین کادویی بود که واسه سیسمونیت گرفتی....

انقدر چیدن وسایل نازت شیرینه که دلم میخواد صد بار جمع کنم و بچینم...مثل چیدن وسایل خونمون.....

به سلامتی همه لباسهای نازتو بپوشی خشگل مامان و بابات......

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد